بهارجووونم بهارجووونم ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره
نگار جووونمنگار جووونم، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره
یاسمین جونمیاسمین جونم، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

بهار زندگی من

4040

دوره نقاهت

خدا رو شکر پای بهارجونم بهتره ...بهتر که....فکر کنم خوب خوب شده ..آخه صبح بهش گفتم مامان کدوم پات اووف شده اون یکی پاتو نشونم دادی و سخت مشغول پیدا کردن بخیش شدی ...و من در حالی که غش خنده بودم از کارت فهمیدم پات خوب خوب شده که اشتباهی  اون یکی پاتو نشونم دادی و گفتی اووف نیس...منم پای خرابتو نشونت دادم و گفتم اووف سرجاش هست شما خیلی خوشی خدا رو شکر مثل همیشه راه میری ..میدویی و شیطنت میکنی ..قربونت برم عییم
6 خرداد 1393

بازم بخیه

خدا جونم قربونت برم لطفا بین بلاهایی که میفرستی یه ویرگول بذار آدم یه نفسی بکشه بعد بلای بعدی رو بفرست انقدر پشت سر هم که آدم وا میده دیروز بهار رفت رو حیاط خونه ی مامانم اینا به مدت 1 دقیقه یهو دیدم گریش رفت هوا منم که دیگه آمادگی واسه هر حادثه دارم از بس صحنه های ناجور دیدم با خودم گفتم معلوم نیست الان چش شده وقتی رفتم رو حیاط با بهار و پای خونی و موزاییکای خونی کف حیاط مواجه شدم ....سعی کردم کاملا خونسردیمو حفظ کنم تا پس نیفتم و جیغ نکشم اما هر چی سعی کردم نشد در حالی که تو سر و صورت میزدم پریدم سط هال و نیروی امداد خواستم تا اینکه مامانم اومد بغلش کرد و دیدیم نوک انگشت پاش داره  خون فوران میزنه بیرون ....منم  که فقط جیغ م...
5 خرداد 1393

شیرین کاری های این روزای بهار

یکی از عادتهای جدید بهار این شده که مدام دست و پاهاشو وارسی میکنه و اگه یه خط روش پیدا کنه صورتشو یه حالت معصومانه ای میگیره و میگه : اووف اووف (یعنی اووف شده)  تازگیا این اووف هاشو باید ذره بین بذارم تا ببینم و منم همون شکلکو تو صورتم بیرون بیارم و بوسش کنم تا زخم نامرِیی خوب بشه و این زخما زمانی شدت پیدا میکنن که حسام میاد تو خونه تا زخم روی ابروش که خوب شده رو هم نشون حسام میده و اووف اووف میکنه یا یه مدل خاصی دستشو میگیره که انگار دور از جونش شکسته و من و حسامم باید بوسه بارون کنیم تا این زخمای بد خوب بشن و اگه خدای نکرده بوس های ما کم باشه و اکتفا نکنه این اووف ها انقدر شدید میشن که اشک بهار در میاد و من حیرون میمونم اخه این اووف ...
1 خرداد 1393